اميرحسين اميرحسين ، تا این لحظه: 13 سال و 19 روز سن داره

آبنبات

یه خبر تازه

ما یعنی من و پسری تصمیم گرفتیم تولد ٢ سالگیه آقای قهرمان رو تم پو بگیریم امروز نه دیروز همه ی سفارشها آماده شد لی لی لی لی لی لی ااااا مگه عروسیههه ببخشید هوراااااا خوب فعلا یه عکس پویی میِِزارم تا بعد عکس وسایلشو براتون بزارمممم هورااااا (مامانش اد خودش بیشتر ذوق داره  ) ...
18 بهمن 1391

وای بازم عمو پورنگ

وای بازم عمو پورنگ خدمت دوستان گلم عارضم که پسمل ما اصلا اهل تلوزیون نیست جز یه مورد اونم عمو پورنگههههههه حالا چرا این شکلیم عرض میکنم خدمتتون ما یه خبط و خطایی کردیم دیدیم ایشون عمو پورنگ دوست داره سی دیشو براش گرفتیم گرفتن همانا عمو پورنگ بزار عمو پورنگ بزار همانا خانوماییکه شمایید صبح به صبح تو گوشمون اینه تک تک و تک تک بزرگ و کوچک ..... حالا تصور کنید تازه از هر یک ملیون باری که میگه من یک بارشو براش میزارم یه روز طبق معمول داستان داشتیم که دیدم رو تاپت خوابت برده بامزه خوابیده بودی ازت عکس گرفتم اینم عکسش حالا باز خدا پدر عمو پورنگ و بیامرزه که اگه رو مخههه بازم باعث شد این آفا بی دردسر بخوابه اینم عکسش ...
18 بهمن 1391

سه باره رفتم سلمونییی ...

سلام به همه ی دوستان گلم امروز من و امیر حسین رفتیم خونه ی آنا جونش (مامان بنده) بعد از اونجا چون از دیروز وقت گرفته بودیم با زن دایی سعید رفتیم آرایشگاه کوکی تو فرمانیه برای بار سوم طبق معمول همیشه آقا پسری تا وارد اونجا شد بنا رو گذاشت به گریه کردن که بیم بیییممم هونمون هونمون یعنی بریم بریم خونمون خونمون بعدکه یخش وا شد دیگه ما رو ول نکرد سرسره سرسره بعد آهنگ بعدی دوباره دوباره خلاصه کار اون آقای آرایشگر رو به اتمام بود که با یه لحن با مزه ای گفتی تموم شد اون بنده خدا هم گفت بله عمو جون تموم شد بعد ازت پرسید بادکنک چه رنگی میخوای گفتی زرد بعدم اومدیم خونه اینم عکساش اااااااااااااا این که آقای بادکنکه ههههههههه ههه بی...
18 بهمن 1391

نظر کودکان در مورد لباس

                       روانشناسی کودک                   خوب امروز دوشنبه است و روز نوشتن مطلب در مورد پوشش کودک اگه میخواهید در این مورد بدونید پیشنهاد میکنم ادامه ی مطلب رو بخونید لباس براي بزرگترها و حتي براي كودكان حاوي ارزشها و بيانگر مفاهيم مختلفي است.به همين جهت معمولاً بر سر لباس ميان كودك و پدر و مادر مشاجره ايجاد مي شود. براي نمونه اغلب پدر و مادرها لباس را وسيله اي براي زيباتر كردن ظاهر كودك مي شناسند. بعضي ديگر دوست دارند كه فر...
16 بهمن 1391

من و کلی هدیه .....

اول سلام دوم بزارید با نزدیکترین خاطره شروع کنم تا دیروز هر وقت میگفتی مامان نشقاشی (نقاشی) من یه ورق بهش میدادم تا نقاشی بکشه یعنی تا دیروز شما دفتر نقاشی به صورت رسمی نداشتی  تا اینکه دیروز بابایی با دست پر اومد خونه و کلی برات چیزهای خوشگل گرفته بود کیف .جامدادی . مدادرنگی.یه خودکار باحال. خطکش شابلونی اینم عکسش حلا اگه پسر من رو مسخره نمیکنید و بهش نمیخندید باید بگم این آقا عاشق انواع وسایل نظافتیه اعم از تی جارو برقی و وای از این آخری که به واقع پسری عاشقشه حال اصل مطلب از وجود این معشوق پسر ما همگان اطلاع دارند اول مامان جونش از مشهد براش یه دست لباس و یه جارو برقی آورد که بخاطر استفاده مداوم دار فانی را وداع گفت و بعد...
15 بهمن 1391

ميخوام دوباره بنويسم ....

سلام به همه ي دوستاي گلم كه به من و پسرم لطف دارن نمي دونم درست از اون روزي كه اون اتفاق ناگوار افتاد من ديگه دل و دماغ نوشتن نداشتم اما حالا ميخوام بنويسم و بگم براي پسرم و براي دوستان گلم خدايا كمكم كن اگرچه هنوز همه چيز رو به راه نيست اما تو لطف بي پايان داري و هميشه هستي بازم باش و كمكم كن تا سر پا بمونم و .......
4 بهمن 1391

عمه حانيه با ح جيمي تولدت مبارككككككككككك!!!!!

حانيه عزيزم با اين كه ميدونم اين روزها چندان خوشحال نيستي اما فراموش كن همه چيز رو و تنها به اين فكر كن كه كساني هستند كه هميشه تو روز تولدت خوشحال ميشن و كلللييييييييي ذوق ميكنن پس عمه حانيه با ح جيمي يا به قول پسري آني جونم تولدت مباركككككككككك حالا از زبون امير حسين آني ( بجووو) بداااااااااا. يعني حانيه ول كن تولدت مبارك حالا براي دوستانم ميگم اين پسر ما به ول كن ميگه بجووووو و عمه جونش ضعف ميكنه واسه همين همش دستشو ميگيره و تونم ميگه بجوووووو اونم خوشش مياد پس حانيه جونم با اين كه ميدوني اين روزا چيزي خوشحالم نميكنه اما امروز خوشحالم پس تو هم خوشحال باش با كلي آرزوي خوب كلي روزاي خوب كلي ت ت ت ت ت ( اينم رمز ماست ) يا به قول امير جيجو ...
2 آبان 1391

من واكسن دارم

سلام پسر گلم فردا يعني ٢٦ / ٦ / ٩١ انشاالله شما رو ميبرم براي زدن واكسن ١٨ ماهگي طبق تحقيقات اين جانب بعد از واكسن داستان داريم دوباره انشاالله كه بتوني تحمل كني البته تو مردي حالا انشاالله فردا هم قبل رفتن هم بعد رفتن ازت عكس ميگيرم وگزارش تهيه ميكنم!!!!!!!!! الان بهت استامينافن دادم سخت خوابيدي تا فردا و يه روز سخت براي تو و ماماني توكل به خدا فعلا خداحافظ تا بعد واكسن
25 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آبنبات می باشد